اندر احوالات پسر خان
سلام سلام صدتا سلام بلاخره بعد از یه تاخیر طولانی برگشته این مامان تنبل این روزا اومدیم تا به
خونوادم سر بزنیم ولی از بابا فردین دوریم هیییییی خیلی سخته ولی خب چند روز دیگه میاد پیشمون
خب بزار یکم از کارات و حرفات بگم این چند روزه خیلی پسر عاقلی شدی و اصلا مامانو اذیت نمیکنی البته
سرما خورده بودی دایی دکتر برات ؟آموکسی سیلین تجویز کرده که بهش حساسیت نشون دادی و کل
بدنت دونه ریخت که خیلی بی قرارت کرد دایی گفت دارو رو قطعش کن وای که چقدر غصه خوردم
برات ولی قربونت برم پسر صبور من هیچی نمیگفتی فقط بی قرار بودی فکر کنم میخارید و تو هم
میگفتی وای دد میکونه الهی قربونت بشم امروز یکم بهتر شدی خلاصه فعلا که اصفهانیم تا ببینیم بابا
کی میاد دنبالمون
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب یکم از کارات بگم حالا
با همه دوستی اصلا احساس غریبی با هیچ کس نمیکنی میگم برو برام خرید کن پفک بخر میگی اول بزار
برم کار کنم پول دن بیارم هههههه میگی فدات شم عشق منی تو مموشی بعد هرکی میگه فدات
شم میگی خدا نکونه اگرم یه دفعه چیزی از دستت بیفته میگی خدا مگم بده(خدا مرگم بده) منم میگم
خدا نکنههههههههههه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب بهتره بریم سراغ عکسات که از تو و ستایش کوچولو و علی جون گرفتم
البته عکسای اولیش رو تو خونه مامان اینا ازت گرفتم
عکسها در ادامه مطلب قابل مشهود است
اینجا یه عروسی بود رفتیم تو وستایش کوچولو هستین
اینجا خونه مامان ایناست مشغول تلویزیون دیدنی هولهولکی ازت عکس انداختم اگه بفهمی که اصلا
نمیزاری ازت عکس بندازم دیگه ببخشید که عکسا زیاد کیفیت نداره اذیت میکنی تا عکس بگیرم
اینجا دیگه متوجه شدی که دارم ازت عکس میندازم شروع کردی ورجه وورجه کردن
اهههههه چقد تکون میخوری
اینجا هم رفتی پشت پرده قایم شدی هی با من دالی بازی میکنی
میبینی توروخدا ی عکس نمیزاری درست ازت بگیرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینجا هم خونه خاله ی منه مهمون بودیم ناهار عکسهای تو و ستایش و علی جونه
پسر دایی بنده و دختر خاله ی بنده و شما
قربون صمیمیتتون
نمای کلی از 3 تا گل
قربون هر سه تاتون برم
بوس وبای تا آپ بعدی.